فسخ عزائم بهترین راه شناخت توحید

 بر اساس مضمون سخني از حضرت امیرمؤمنان (صلوات الله و سلامه علیه)، فسخ عزائم بهترین راه شناختن و رسیدن به توحید است، زیرا انسان مؤمن و موحدّ و صاحب معرفت می‌فهمد که تصمیم‌ها در دست او نیست و ضعف و حقارت و فقر شایستۀ اوست. اگر آن‌چه که ولّی خدا می‌خواست انجام شود، انجام می‌شد، توحید حاصل نمی‌گشت، زیرا کسی در جای خدا قرار می‌گرفت و به‌جاي وي در تکوين و تشريع حکم مي‌راند در حالي که خداي متعال جاي‌گزين‌پذير نيست و حکم‌راني از ان اوست. انبیا و اولیا آمده‌اند تا همه را از میان بردارند و خدا را در جای خویش به مردم معرّفی کنند تا در این بین جز خدا نباشد همان‌گونه که در واقع و حقيقت جز او نبود و نيست. انبیا پیام‌آور نفی همۀ خلق هستند و براي بيان نفي حقيقي آن‌ها و عيان ساختن آن آمده‌اند، پس خود نیز باید از جهت و حيثيت خلقي که چون ساير خلق هستند، نفي گردند. وچون نفي ان‌ها تنها به وسيله خدا انجام مي‌شود و چنين في و سلبي براي خلق عيان نيست و خلق توانايي مشاهد دستان خدا را در لسب و نفي انبيائ و اوليائ ندارند، بايد خود منتفي شوند تا توحيد استوار گردد و در واقع، آنان بايد به‌ظاهر بلغزند تا منتفی گردند و از ميان برداشته شوند و کنار روند.

ادامه مطلب...

مشاهده اعمال توسط خدا و رسول خدا- صلوات الله وسلامه علیه و آله- و مؤ

«وقل اعملوا وسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنین» یعنی عمل کنید که به زودی خداوند، رسول خدا و مؤمنان عمل شما را می بینند. این دیدن با دیدنی که ثمره و نتیجۀ عمل است، متفاوت است. زیرا دیدن ثمرۀ عمل، اختصاص به خدا و رسول و مؤمنان ندارد و همۀ عالم آن را می بینند. گویی باکی از دیدن ثمرۀ عمل توسط همه عالم نیست و آنچه باید مراقبت شود آنی است که خدا و رسول خدا و مؤمنان می بینند و آن حقیقت عمل است. البته به نظر شارح، حقیقت عمل در آخرت مشهود همگان است، مگر عمل توام با اخلاص باشد. زیرا آنجا«تبلی السرائر» است. پس آنچه خدا و رسول خدا و مؤمنان می بینند، مربوط به همین دنیا است.
در مورد«الله» در کلمۀ«فسیری الله» باید گفت تأخیر و تأنّی در دیدن مربوط به خدا و رسول خدا نیست، زیرا حیّ و حاضرند و زمانمند کردن دیدن در «سَیری» مربوط به مؤمنان است. زیرا مؤمنان، بالفعل نمی بینند و اگر اندکی بجنبند و پرده از چشمان خویش بردارند تا چشمانشان تیز شود، خواهند دید. پس می توان گفت در این آیه،«تقلیب» به کار رفته است؛ مانند شمسین که منظور شمس و قمر و یا زینبین که منظور زینب و ام کلثوم است بنا به تقلیب، ضمیر باید به یکی برگردد و این که در این آیه، به مؤمنان برگشته است، شاید، مربوط به کثرت مؤمنان و یا حاکی از عظمت مؤمن و تشویق و تکریم او باشد.

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند           آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

ادامه مطلب...