نظريه كارل گوستاو يونگ
نظريه «كارل گوستاو يونگ»، روانشناس آلماني الاصل آمريكايي نيز كم و بيش با نظريه فرويد و فروم، شباهت دارد و البته تفاوتهايي نيز دارد. وي بهخاطر اين گمان كه گزارههاي اديان فاقد صدق و كذب هستند، همه اديان را برابر و همتا ميداند و هيچ يك را بر ديگري برتري نميدهد. به گمان وي، گزارههاي ديني جنبه واقع نمايي ندارند چون ما بازاء و مطابَق عيني ندارند، بلكه داستانهايي هستند كه بهصورت گزارههاي واقع نما بيان شدهاند.
وي با توجه به همين امر، مطالعه تطبيقي اديان را نادرست ميداند؛ زيرا اين مطالعه يا بهخاطر تبيين كميت صدق اديان است، يا بهمنظور بيان تفاوت سودمندي آنها و چون به نظر وي، اديان فاقد صدق و كذب پذيري هستند، پس مطالعه تطبيقي آنها بهمنظور تبيين كميّت صدق امكانپذير نيست و چون همه اديان به يك اندازه سودمندند و هدف مؤمنان را از مراجعه و گرايش به دين به يك اندازه تأمين ميكنند، مطالعه تطبيقي بهمنظور بيان تفاوت سودمندي نيز نادرست است.
وي با توجه به همين امر، مطالعه تطبيقي اديان را نادرست ميداند؛ زيرا اين مطالعه يا بهخاطر تبيين كميت صدق اديان است، يا بهمنظور بيان تفاوت سودمندي آنها و چون به نظر وي، اديان فاقد صدق و كذب پذيري هستند، پس مطالعه تطبيقي آنها بهمنظور تبيين كميّت صدق امكانپذير نيست و چون همه اديان به يك اندازه سودمندند و هدف مؤمنان را از مراجعه و گرايش به دين به يك اندازه تأمين ميكنند، مطالعه تطبيقي بهمنظور بيان تفاوت سودمندي نيز نادرست است.
نظريه تجربي ـ تاريخي يا تكاملي
عمر دين به بلندي پيدايش خودآگاهي انسان است، ولي ريشه و خواستگاه دين همانند ريشه خود آگاهي انسان، درهالهاي از ابهام قرار گرفته است. شايد حدود يك ميليون سال است كه انسان بر كره زمين زندگي ميكند. در بخش عمدهاي از اين دوره، او فاقد مدنيّت و تأثير قابل توجهي بود. آنچه كه ما درباره او ميدانيم، فسيلهاي باقيمانده وي است و در حالي كه اينگونه فسيلها اطلاعات خوبي درباره شكل و ساختار وي به ما ميدهد، ولي از ذات انسان اطلاع چنداني به ما نميدهد. انسان برخي از مقدمات تمدن را آنگاه بهدست آورده است كه كاربرد سنگ و فلز و ساختن ابزاري را آغاز كرد كه تا اين زمان بهصورت آماده در طبيعت وجود داشت. باقيماندههاي دست ساختههاي انسان پرتو با ارزشي بر گسترس نيازها و عقايدش ميافكند.