(3) معجزه فداکاری در وصول به توحید افعالی
? نگاهی دیگر به اهداف نهضت کربلا
? گفتارهای دهه اول محرم 1399 ـ (1442 قمری)
? مسجد 14 معصوم ـ ابرسج شاهرود
? جلسه سوم: معجزه فداکاری در وصول به توحید افعالی
? شب هشتم محرم 1442 ـ 1399/6/6
گفته شد که صفات ناپسند باید از بین برود و از بین میرود، یا به اختیار یا به اضطرار. تعالیم انبیا هم برای این است که این صفات را از بین ببرد یا به صفات پسندیده تبدیل کند. انبیا و اولیا از طریق امر به تعقل و عبادت انسان را در این مسیر کمک میکنند. انواع و اقسام عبادت نقش ویژهای در این زمینه دارد، به شرط اینکه توجه به عبادت داشته باشیم.
یکی از عواملی که برای از بین بردن خودخواهی و خودشیفتگی مؤثر است، فداکاری است.
ما در جهان طبیعت صفاتی را بهصورت طبیعی بهدست میآوریم که باید از بین برود، مانند حرص، طمع و ... این نیمی از کار است، بلکه قدمِ اول برای تطهیر باطن، تصفیه نفس و تزکیه روح است. قدمهای دیگر بسیار است که به اختصار عرض میکنم که مسیر و آخر کار ما کجاست و به کجا باید برسیم و قطعاً و یقیناً هم باید برسیم. لکن تفاوت در این است که برخی زود و برخی دیر میرسند؛ برخی بهراحتی میرسند و برخی بهسختی؛ برخی با عذاب و گرفتاری و برخی با رحمت و خوشی.
اما اینکه کسی از این جمعیت جدا شود و خدای متعال او را رها کند، چنین چیزی امکانپذیر نیست. خدای متعال هر موجودی را که آفریده است، به مقصدی که برای آن آفریده است، خواهد رساند.
ما برای چه خلق شدیم؟ برای قرب به خدا و تشبه به او، تخلق به اخلاق الهی و اتصاف به صفات او.
بندگان خدا و مخصوصاً انسانها برای این آفریده شدهاند که به توحید برسند. یعنی اول بدانند، آنگاه ببینند، آنگاه بیابند که در عالم هستی جز خدای متعال کسی نیست. بقیه سایهها، عکسها و جلوههای او هستند. «کل شئ هالک» (قصص، 88)، یعنی همهچیز هیچ و پوچ هستند؛ نه اینکه بعداً و وقتی میمیرند، هلاک میشوند. اتفاقاً انسانها با مردن زنده و آزاد میشوند. بنابراین مرگ فنا و هلاکت و نابودی نیست، بلکه زنده و کامل و تمام شدن است. بنابراین «کل شئ هالک» نه یعنی در آینده انسانها هلاک میشوند، بلکه همین الان هلاکند و چیزی جز سایه و توهّمِ وجود نیستند.
امر وصول به توحید در سه مرحله باید اتفاق بیفتد. یکم؛ به توحید افعالی یا فاعلی برسند. یعنی بدانند که فاعل همه کارهایی که در عالم انجام میشود، خدای متعال است؛ لا حول و لا قوة الا بالله. این ذکر مکرر امام حسین علیه الصلات و السلام در روز عاشوراست.
شاید ما خیال میکنیم که مثلاً امام حسین علیه الصلات و السلام از خدای متعال استمداد میطلبند. البته همه انبیا، اولیا و همه موجودات ـ بخواهند و نخواهند ـ از خدای متعال استمداد میطلبند، ولی امام حسین علیه السلام تعلیم و آموزش میدهند. یعنی در این شرایط سخت و گرفتاری که همه شمشیرها به طرف من میآیند، باید توحید فاعلی داشته باشید و بگویید لا حول و لا قوة الا بالله، قدرت از آنِ خداست، فاعلیت و خالقیت از آنِ خداست.
آدمی باید به درجهای برسد که بداند همانند بوق بلندگو نقشی بیشتر ندارد. بلندگو صدای بنده را به شما میرساند، خودش که صحبت نمیکند. من باید حرف بزنم تا بلندگو صدا را پخش کند. مجموعه عالم هستی در حکم بلندگوهای خدای متعال هستند که لطف و رحمت خدای متعال را متناسب با وجود خود آشکار میکنند.
از طرف خدای متعال ظلم، نقص و بدی نیست ولی آن چیزی که از جانب خدای متعال لطف و رحمت و بزرگی است، وقتی که به این بلندگو میرسد، بد پخش میکند و میشود ظلم.
خلق خدا بلندگوهایی هستند که با توجه به استعدادها و قابلیتهای ذاتی خود، فیض و لطف و رحمت و برکت خدای متعال را گوناگون پخش میکنند. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء، 82)
درباره دو قسم دیگر توحید بعداً توضیح میدهیم. فعلاً درباره فداکاری عرض میکنم که رسیدن به توحید افعالی، یعنی نهفقط صفات بد و ناپسند را کنار بزنیم، بلکه باید هیچ کاری را به خودمان نسبت ندهیم. باید بدانیم و بیابیم که خدای متعال همهکارهی عالم است. این از چه طریق بهدست میآید؟ فداکاری. فداکاری در این زمینه معجزه میکند. گاهی فداکاریها از همین کارهای نسبتاً کوچک شروع میشود، یعنی بخشیدن مال خود به کسی که نیاز دارد، علیرغم اینکه خودت هم نیاز داری.
معمولاً اینگونه است که ما نیازهای زندگی خود را تأمین میکنیم، اضافه بر آن، بخشی را برای آینده و نسلهای بعد نگه میداریم و یک مقدار اندکی را هم به فقرا میدهیم. اما اولین قدم فداکاریِ فداکار این است که وقتی میبیند جمعی از مردم نیازمند هستند و نانآور ندارند یا بیمار هستند و توانایی تأمین داروی خود را ندارند، به دیگران میبخشند، در عین حال که خودشان احتیاج دارند. «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ». (حشر، 9)
اگر این کار از ما برآمد، یک قدم را با پای خود با سهولت و راحتی رفتیم، اگر نشد کشان کشان خواهند برد. کشان کشان بردن یعنی کرونا، گرفتاری، ورشکستگی، مریضی، فرزند ناصالح، همسری که آزار و اذیت میکند. اینها الطاف الهی است که باطن آن خیر و رحمت و عنایت است برای ماها که با قدم خود قدم بر نمیداریم و پیش نمیرویم. کیست که با پای خود برود؟ اکثریت انسانها اینگونه هستند که اگر مریض نشوند، به یاد خدا نمیافتند.
پس این قدم اول فداکاری است و قدمهای کوچکتر هم دارد. فداکاری یعنی اینکه اگر میبینی کسی نمیتواند بار خود را ببرد، بار خود را به گردن دیگران نینداز، بار دیگران را به دوش بکش.