فصل سوم، بخش اول: شباهتها - 3ـ 1ـ 17ـ هبوط اختياري يا تعلّق اختياري روح به بدن
3ـ 1ـ 17ـ هبوط اختياري يا تعلّق اختياري روح به بدن
از نظر افلوطين، فرود آمدن روح از جايگاه آسماني خود و تعلّق آن به بدن اختياري است و همراه با ميل و رغبت است، اگرچه به معني انتخاب يك امر مردّد ميان «اين كنم» يا «آن كنم» نيست، بلكه همانند انجام كارهاي طبيعي يا كارهايي است كه انجام آنها ملكه فاعل شده باشد. فرود آمدن نفس به عالم طبيعت همانند رشد و بيدار شدن غرائز, امري طبيعي است يا مانند كاري است كه بدون تفكّر و رويّت انجام ميشود, ولي در عين حال، اين نزول يا هبوط طبيعي، آگاهانه است. نفوس آدميان با مشاهدة تصاوير خويش در آينة ديونيزوس، از آسمان فرود آمدند. (ر.ك. 12،3،4). بنابراين، اين نزول هم قطعي است، هم طبيعي و هم آگاهانه. (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ3ـ6).
سيد اگرچه بدين موضوع تصريح نكرده است، ولي از مجموعه نظريات وي در آفرينش بهويژه آفرينش نفوس، ميتوان اين همانندي را از آن به دست آورد. چنانكه در جاي خود گفته شد، علّت پيدايش كثرت كه يكي از مراتب آن تنزّل نفوس به عالم طبيعت است، حبّ ذاتي به ظهور در مراتب كثرت خلقي است. اين حبّ ذاتي كه مقتضاي استعداد طبيعي آنهاست, ممكن است آگاهانه يا ناآگاهانه باشد، ولي از آنجا كه نفس تامّترين مظهر اسماء حق تعالي و جامعترين آنهاست، حبّ ذاتي آنها به تماشاي كمالات خود در مرتبة تفصيل، آگاهانه خواهد بود؛ بنابراين، هبوط نفوس براي آنها امري اختياري است. به نظر افلوطين، علّت اين ميل اختياري و آگاهانه به هبوط، «مشاهدة تصاوير خويش» است و از نظر سيد «حبّ ذاتي به تماشاي صورتهاي كمالي» خويش است و ميان آن دو تفاوت چنداني نيست. هر دو بر اين باورند كه همة مراتب عالم هستي، مشتاق به جايگاه خود هستند و زبان حال يا استعداد آنها «أتينا طائعين» (فصلت، 11). است. (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ2ـ11ـ1؛ 1ـ2ـ 9)..