فصل سوم، بخش اول: شباهتها - 3ـ 1ـ 19ـ رابطه نفس با بدن
3ـ 1ـ 19ـ رابطه نفس با بدن
از ديدگاه سيد نفس موجودي مجرّد است و بدين جهت نه در جسمي جاي ميگيرد و نه با آن تركيب ميشود. حلول در جسم يا تركيب با آن از ويژگيهاي اجسام است نه مجرّدات؛ بنابراين، ارتباط نفس با بدن رابطه محيط با محاط خواهد بود, همانگونه كه هر مرتبهاي از هستي نسبت به مرتبة فروتر از خود همينگونه است. از اين گذشته انسان داراي مراتب مختلفي است. چنانكه در جاي خود به تفصيل بيان شد، اين مراتب در عين حال كه متعدّد و متكثّرند، مراتب يك حقيقت واحدند، يعني مراتب يك موجود تقسيمناپذيرند كه نه در يكديگر حلول ميكنند و نه با هم تركيب ميشوند، بلكه هر مرتبهاي محيط بر مراتب فروتر از خود است. (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ2ـ 14؛ 1ـ3ـ 9ـ 9).
افلوطين نيز به همين نكته نظر دارد. وي نفس انسان را داراي دو بخش ميداند. بخش فروتر آن روي در تن دارد و بخش برتر آن روي در عقل دارد. او با بخش فروتر خود جهان و كيهان (و بدن) را اداره ميكند، ولي بخش برتر آن از اينگونه امور پيراسته است. (ر.ك. 8،8،4). (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ3ـ6).