فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 28ـ جايگاه نفوس پاك

3ـ 1ـ 28ـ جايگاه نفوس پاك

از نظر افلوطين، نفوس ناب و پاك، پس از جدايي از بدن، بدين جهت كه هيچ جزئي از بدن را چون باري بر دوش ندارند، در حوزة جسم جاي نمي‌گيرند. جايگاه آن‌ها، جايگاه گوهر هستي و الوهيّت است. (ر.ك. 24،3،4). معني اين سخن كه هيچ جزئي از بدن را چون باري بر دوش نمي‌كشند، اين نيست كه نفوس پس از رهايي از بدن بخشي از بدن را به همراه دارند، ولي ارواح ناب و پاك چيزي از بدن به همراه ندارند؛ زيرا در اين صورت، نفوس از بدن رها نشده‌اند تا بتوان دربارة وضعيّت پس از رهايي بدن سخن گفت.

به نظر مي‌رسد كه مقصود وي از جزئي از بدن، مرتبه‌اي از آن است. بدن داراي مراتبي است كه پايين‌ترين مرتبة آن، مرتبة جسماني و مادي است؛ مراتب ديگري نيز دارد كه فراتر از آن است، مانند مرتبة مثالي آن. اين سخنان با نظريه افلوطين درباة فيضان نيز سازگار است. او هستي را فيضان اَحد مي‌داند كه پيوسته در حال نزول و تعيّن‌يافتني است. (رك. 1،2،5).

هرچه اين تنزّلات ادامه يابد، به طبيعت نزديكتر مي‌شود؛ بنابراين، پيش از آن‌كه به جسم و ماده منتهي شود، در مراتب نزديك به آن، به مرتبه‌اي مي‌رسد كه ماده و جسم نيست، ولي بدان شباهت دارد و برخي از عوارض آن را دارد. به نظر مي‌رسد مقصود از اجزاء بدن كه نفوس ناب و پاك آن را به كلّي ترك مي‌كند، ولي برخي ديگر از نفوس كه به پاكي و نابي آن‌ها نرسيد‌ه‌اند، آن را چون باري بر دوش مي‌كشند، مراتب و عوارض بدن است نه اجزاء مادي بدن. به‌ويژه آن‌كه نفوس پاك پس از ترك بدن به‌طور كلي، به گوهر هستي و الوهيّت مي‌پيوندند. (ر.ك. 24،3،4). نفسي كه به الوهيّت مي‌پيوندد، از مراتب فروتر از الوهيّت گذشته است و با توجه به ذومراتب بودن هستي از نظر افلوطين، نفسي كه به عالي‌ترين مرتبه هستي (الوهيّت) رسيده باشد، همه مراتب ديگر را پشت سر گذاشته است و در واقع همه مراتب بدن را، كه در حكم اجزاء طولي بدن است، رها كرده است.

در هر صورت، ارواح ناب و پاك، از نظر افلوطين، به الوهيّت مي‌پيوندند. از نظر سيد نيز ارواح و نفوس در سير بازگشت به اصل و جايگاه خود باز مي‌گردند. هر مظهري به اسم ظاهر در آن بازمي‌گردد و از آن‌جا كه اسماء، متعدّد و از نظر مرتبه نيز متفاوتند، ارواح و نفوس نيز در بازگشت به اصل خود داراي مراتب متفاوتي هستند. برخي از آنان كه فاني در حق و باقي به او هستند، به بهشت شهودي كه هم بالاتر از بهشت نفساني است و هم بالاتر از بهشت روحاني ارثي، وارد مي‌شوند (ر.ك. اسرار الشريعه، 124و126). و برخي ديگر كه عالي‌ترين درجه پاكي را دارا هستند و در مسير توحيد از مشاهدة اغيار پرهيز كرده‌اند، به جنّت ذات نايل مي‌گردند. (ر.ك. اسرار الشريعه، 9ـ128). (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ4ـ1؛ 1ـ 4ـ 8ـ 3؛ 1ـ 4ـ 9ـ 1)