فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 29ـ ويژگي‌هاي اهل سعادت

3ـ 1ـ 29ـ ويژگي‌هاي اهل سعادت

از ميان ويژگي‌هايي كه مي‌توان براي انسان بافضيلت ارائه كرد، سه ويژگي در كلام افلوطين اهميّت بيشتري دارد. نخست اين‌كه او در طلب بزرگ‌ترين هدف ماوراء اين جهاني است، ديگر اين‌كه هيچ‌يك از حوادث در نظر او بزرگ نيست، هيچ نعمت اين جهاني حتّي سلطنت را بزرگ نمي‌شمارد و از دست دادن آن را بدبختي بزرگ نمي‌داند؛ بلاها، سختي‌ها در نظر او بدبختي نيست و سوم اين‌كه همه‌چيز به چشم او آن‌گونه ديده نمي‌شود كه به چشم ديگران ديده مي‌شود. (ر.ك. 8،7،4،1). (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ 3ـ 18ـ4).

از ديدگاه سيد نيز مسأله تا اندازه‌اي از همين قرار است. از نظر وي، انسان پس از سفر سوم، به مقامي دست مي‌يابد كه در عين كثرت، خود را در آيينة حق تعالي، واحد مي‌بيند و به تعبير ديگر، به مقام جمع مي‌رسد. (ر.ك. نقد النقود، 118). در عين حال كه همانند ديگر انسان‌ها در طبيعت است، در ماوراء طبيعت و افق اعلي (نجم،11). است (ر.ك. جامع الاسرار، 572). و آن‌چه را كه ديگران در مراتب فروتر با بصيرت مشاهده مي‌كنند، او با اين بصر مشاهده مي‌كند. پيش از اين به حكم رأيت ربّي بعين ربّي، با بصيرت مشاهده مي‌كرد، ولي اينك به حكم كنت سمعه و بصره، با بصر مشاهده مي‌كند؛ (ر.ك. جامع الاسرار، 587). بنابراين، ديدة چنين انساني با ديدة ديگران تفاوت بسيار دارد و به خاطر همين ديده است كه آن‌چه در نظر ديگران بزرگ مي‌نمايد، در نظر وي حقيراست. (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ 3ـ 7).

از نظر چنين انساني، جهان طبيعت با همه گستردگي‌اش، مرتبة فرودين هستي است كه خود نسبت به آن سِمت ربوبيّت دارد؛ (ر.ك. تفسير المحيط، ج2، 397؟). بنابراين، نگرش او به آن، نگرش ربّ و مالك به مربوب و مملوك است. او نسبت به همه مظاهر اسماء كه يكي از آن‌ها مظاهر طبيعي است، عليّت و ربوبيّت دارد (ر.ك. همان، 415). و به حكم تأثيرناپذيري علّت از معلول، از آن متأثر نمي‌باشد و به همين خاطر است كه غايت او چيزي غير از مظاهر اسماء است. (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ2ـ 16).

با توجه به همين ديدگاه است كه وي آن‌چه را كه به ظاهر سختي و بلاست، بلا نمي‌داند و به همين خاطر است كه اهل طريقت، آن‌چه را كه به آن‌ها برسد و برايشان پيش آيد، نيك مي‌دانند و بدان راضي و خرسندند. در واقع اينان به مقام رضا نايل شده‌اند. (ر.ك. اسرار الشريعه، 75). زبان حال اينان را مي‌توان در اين سرودة سعدي يافت كه گفته است:

به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست

عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست

 چنان‌كه گفتيم هدف و غايت چنين انسان‌هايي دنيا و متعلّقات دنيا نيست، اگرچه آن را به عنوان ابزار ادامة زندگي و كسب سعادت لازم مي‌دانند و در واقع كمترين خواسته اهل فضيلت اين است كه ربّنا آتنا في الدنيا حسنة و في الإخرة حسنة وقنا عذاب النار. (بقره، 201). (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ1ـ 3ـ 3).