فصل سوم، بخش اول: شباهتها - 3ـ 1ـ 3ـ شناخت خدا
3ـ 1ـ 3ـ شناخت خدا
اين نكته را ميتوان دنباله و در عين حال جمعبندي نكتة پيشين دانست. زيرا تا اندازهاي تفاوت و تشابه آن دو (سيد و افلوطين) در مسألة وصفناپذيري حق تعالي را شرح ميدهد. از نظر افلوطين، خدا را نه از طريق علم ميتوان شناخت و نه از طريق عقل. آنچه كه ميتوان از او دانست، تنها در حضوري كه بسيار برتر از دانش است، ممكن ميشود. به تعبير ديگر، تنها ميتوان به او رسيد. (9،6،4).راه رسيدن به او نيز كناره گرفتن از همه آن چيزي است كه در بيرون است و روآوردن به آن چيزي كه در درون است؛ پاك ساختن درون خود از همهچيز حتّي از دانش و حتّي از آگاهي به خود تا بتواند چشم به نظاره «او» بگشايد و پس از آنكه با «او» يگانه شد و به قدر كافي با او همنشين گرديد، سهم خويش از شهود را به دست آورده است و اگر بتواند، يافتههاي خود را به ديگران برساند. (ر.ك. 7،9،6). (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ1ـ6؛ 3ـ 1ـ 3). .
دل تهي ساختن، به اغيار نپرداختن، از همهچيز كناره گرفتن، رو به او داشتن، به نظارة او نشستن، از خود نيز تهي شدن، با او همنشين گشتن، سهم خويش از شهود برگرفتن، تعبير ديگري است از آنچه كه سيد پيرامون سفرهاي چهارگانه، (ر.ك.جامع الاسرار، 575، 578). مراتب تقوي، (ر.ك. تفسير المحيط، ج 1، 85ـ276). مراتب دين (ر.ك.جامع الاسرار، 66ـ1257).و راه وصول به توحيد (جامع الاسرار، 2ـ291).به تفصيل بيان كرده است. در هر صورت دست يافتني نبودن ذات احديّت مورد توجه و تأكيد وي بوده است. (جامع الاسرار، 272).(ر.ك. همين نوشتار، 1ـ3ـ 9ـ 3 ...).