فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 37ـ سعادت

3ـ 1ـ 38ـ مقصد نهايي انسان

پاكي و آراسته شدن به فضيلت‌ها از ديدگاه افلوطين، بسيار اهميّت دارد، ولي آن پاكي حقيقي كه او آن را پيوسته مورد پرسش قرار مي‌دهد، همانندي با خداست. به عنوان نمونه، وي پس از بيان برخي از راه‌هايي كه به پاكي مي‌انجامد، مانند امساك از لذّت‌ها، تحمّل سختي‌ها، از ميان برداشتن رذيلت‌ها و دست‌يابي به اعتدال، مي‌پرسد آيا چنين كسي به پاكي رسيده است و به خدا همانند شده است؟ (ر.ك. 6،2،1). و در پاسخ به آن مي‌گويد: در اين‌كه چنين كسي به كمالي رسيده است كه كمتر كسي مي‌تواند بدان دست يابد، شكّي نيست و در اين نيز كه او بسياري از نقص‌هاي خود را برطرف ساخته است بازهم ترديدي نيست، او ديگر گناهي ندارد و هرچه كند نيك است، ولي آيا به خدا همانند شده است؟ (ر.ك. همان). (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ 3ـ 20؛ 2ـ 3ـ 22).

بنابراين مي‌توان گفت كه رفع نقص‌ها و كسب فضيلت، از نظر وي آن‌گاه كمال نهايي و مقصد پاياني است كه به خدا شباهت داشته باشد. شباهتي همچون شباهت تصوير به سرمشق خود. (ر.ك. 7،2،1)

از نظر سيد، بلكه عموم عارفان و عالمان رباني نيز مقصد همين است. تركِ خور و خوابِ زايد، تركِ تن، تركِ خيال و مانند آن، هيچ‌يك مقصد نهايي نيست، بلكه ابزاري براي شتاب يافتن در مسير به‌سوي مقصد است. در واقع پرهيز از اغيار كه در مراتب تقوي آمده است، (ر.ك. تفسير المحيط، ج1، 285ـ 276). مراتب حجاب و رفع آن (ر.ك. جامع الاسرار، 292ـ291). و بحث‌هايي مانند آن، براي دست‌يابي به مقصد نهايي است و خود اگرچه عالي‌ترين فضيلت هستند، ولي ابزار وصول به غايتند نه غايت. (رك. تفسير المحيط، ج2، 285ـ283).(ر.ك. همين نوشتار،1ـ3ـ 12؛ 1ـ3ـ 9ـ 3)