فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 4ـ نفي وحدت عددي از حق تعالي

3ـ 1ـ 4ـ نفي وحدت عددي از حق تعالي

افلوطين وحدت ساير موجوداتِ واحد را حقيقي نمي‌داند. بلكه وحدت آن‌ها، بهره‌اي از وحدت حقيقي است. به همين خاطر اگرچه اَحد، واحد است، ولي واحدي چون واحدهاي ديگر نيست. واحدهاي ديگر شمرده مي‌شوند، در حالي كه اَحد اين‌گونه نيست. وي وحدت عددي را براي اَحد محال مي‌داند. (ر.ك. 4،5،5).اين دقيقاً همان نكته‌اي است كه عارفان مسلمان بدان تصريح كرده‌اند. چنان‌كه برخي از آنان علّت كفر مسيحيان را كه قائل به تثليث هستند، با اين‌كه قول به تثليث يا اقنوم‌هاي سه‌گانه در ساير نظام‌هاي فكري توحيدي نيز كم و بيش وجود دارد، همين اعتقاد به وحدت عددي حق تعالي مي‌دانند، اگرچه خود آن‌ها بدان تصريح نكرده باشند. اَحد يا حق تعالي را يكي از سه اقنوم دانستن و به تعبير قرآن، ثالث ثلاثة (مائده، 73).دانستن، به معني وحدت عددي است، در حالي كه او را بايد ثالث اثنين (ر.ك. فتوحات، 4، 370).و به تعبير قرآن، رابعِ ثلاثة (مجادله، 7).دانست. سيد نيز وحدت حق تعالي را وحدت محض و صرف و او را بسيط حقيقي مي‌داند كه با همة اشياء كه ظهور كمال اويند، معيت دارد. (همين نوشتار، 4ـ 7ـ 1؛ 2ـ1ـ7؛ اسرار الشريعه، 80)