فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 42ـ حبّ و عشق

3ـ 1ـ 42ـ حبّ و عشق

از ديدگاه افلوطين، عاشق و معشوق عين يكديگرند و دويي حقيقي در آن تصوّر نمي‌شود؛ بنابراين، اَحد هم عشق است و هم برانگيزنده عشق و هم مقصد و غايت عشق است. (رك. 15،8،6). تعابير سيد نيز در شرحِ حديثِ گنجِ نهان و نيز علّت آفرينش، با آن‌چه افلوطين مي‌گويد، شباهت دارد. او علّت آفرينش را به حكمِ حديثِ گنجِ نهان و نيز به دلايل عقلي، حبّ ذاتي حق تعالي به مشاهدة خود به صورت تفصيلي مي‌داند (ر.ك. نقد النقود، 4ـ133). و مكرّر به حديث گنج نهان استناد مي‌كند. (ر.ك. همين نوشتار،1ـ2ـ9؛ 2ـ3ـ12).

حبّ و عشق از اوست، چون غيري وجود ندارد، آن‌چه كه به ظاهر غير اوست فعل و فيض و عطاي اوست و چنين موجودي، آن‌چه را كه دارد از فاعل، مفيض و معطي خود دارد؛ بنابراين، همان‌گونه كه همه ويژگي‌هاي او اصيل و حقيقي و بالذّات نيست، عشق و حبّ او نيز همين‌گونه است و همان‌گونه كه همه اوصاف حق تعالي اصيل و حقيقي و بالذّات است، عشق و حبّ او نيز همين‌گونه است.

هم‌چنين متعلّق حبّ و عشق حق تعالي، خود اوست نه چيزي غير از او؛ زيرا همان‌گونه كه گفته شد، تصوّر غير براي حق تعالي ناممكن است. اگر غيري هست، فعل اوست و فعل او ظهور اسمي از اسماء يا صفتي از صفات اوست. در هر صورت ديدگاه آن دو، در اين مسأله نيز به يكديگر شباهت دارد.