فصل سوم، بخش اول: شباهت‌ها - 3ـ 1ـ 45ـ ترتيب در معاد

3ـ 1ـ 45ـ ترتيب در معاد

اگر نظر سيد ترتيب در معاد باشد، چنان‌كه پيش از اين (معاد اهل طريقت) به صورت احتمال مطرح شد، با استفاده از برخي از عبارات افلوطين، ممكن است بتوان آن دو را هم‌رأي دانست، چه اين‌كه او در تمثيلي براي تبيين تقدير و پاسخ به شرور مي‌گويد: نبردهايي كه آدميان ... با يكديگر دارند ... نشان مي‌دهد كه تمام زندگي آدمي نوعي بازي است ... كسي كه در ميدان جنگ مي‌ميرد، تنها رخدادي را كه در دوران پيري‌اش روي خواهد داد، به پيش مي‌افكند و از صحنه زودتر بيرون مي‌رود تا زودتر به صحنه‌ آيد. (16،2،3). از اين عبارت مي‌توان رأي افلوطين دربارة ترتيب معاد را استنباط نمود و گفت هر كه زودتر از اين جهان مي‌رود، زودتر در جهان ديگر حاضر خواهد شد و قيامت او برپا خواهد شد. ولي اگر قيامت دفعي باشد، اين مسأله از موارد تفاوت آن دو است. (ر.ك. همين نوشتار، 1ـ 4ـ 3ـ 2؛ 2ـ 3ـ 15ـ2).

مسائل بسيار ديگري ميان آن دو مشترك است كه توضيح آن‌ها به درازا خواهد كشيد، از اين‌رو تنها عناوين آن‌ها را يادآور مي‌شوم:

بقاء و فناءناپذيري نفس، نفي بخت و اتّفاق، بساطت نفس، نفي شرور، تجرّد نفس، تأثير شناخت نفس در شناخت حق تعالي، تعدّد مراتب هستي، تعدّد مراتب نفس، قوس نزول و صعود، احسن بودن نظام هستي، تبيين عليّت در قالب ظهور و تجلّي، تماميّت انسان در عوالم فوق طبيعت، ظهور انسان عقلي در انسان حسي، قواي نفس، شدت و ضعف مراتب انسان، سلب فكر و رويّت  از حق تعالي، اتّحاد عقل و عاقل و معقول، سلب حركت و سكون از موجودات مجرّد، محدوديّت عقل، حضور نفس در تمام بدن، مجهول الكنه بودن ذات موجودات، بازگشت وحدات به حق تعالي، عليّت حق تعالي براي همه مراتب هستي، ظهور موجودات به ارادة حق تعالي براي اظهار حسن و جمال آن‌ها، حركت همه به سوي او، قواي ظاهري و باطني انسان، سلب علم حصولي از عقل و مانند آن.