فصل سوم، بخش دوم: تفاوتها - 3ـ 2ـ 2ـ خداشناسي و توحيد
3ـ 2ـ 2ـ خداشناسي و توحيد
خداشناسي افلوطين چنانكه از ظاهر نوشتههاي او به نظر ميرسد، الهيات تنزيهي است. وي سخن گفتن از احد را ناممكن ميداند و بنابراين، هيچ صفتي را نميتوان به او نسبت داد. (ر.ك. 5،9،6). و به تعبير ديگر، خدا از نظر وي، موضوعي است كه نه ميتوان صفاتي را كه نشاندهندة كمال است به او نسبت داد و نه صفاتي را كه نشاندهندة نقص است، تنها ميتوان هرگونه صفتي را از او سلب كرد.
چنانكه در جاي خود گفته شد، مقام احديّت بهگونهاي است كه نميتوان صفتي را به او نسبت داد و از اين جهت در بيان وي و سيد تفاوتي نيست، ولي از آنجا كه خداي افلوطين، تنها همان اَحد است، از اينرو، توصيفناپذير است. فروتر از احد، عقل قرار دارد كه موجودي است ممكن و اگرچه توصيفپذير است ولي توصيف آن ارتباطي با خداي اَحد ندارد. به تعبير ديگر، خداي افلوطين تنها داراي يك مقام و مرتبه است كه توصيفپذيري از او نفي ميشود، ولي خدا از منظر سيد داراي مراتب متعدّد و دستكم داراي مرتبة احديّت و واحديّت است؛ از اينرو، نفي توصيف از احديّت با توصيف واحديّت ناسازگار نيست. (ر.ك. همين نوشتار، 2ـ1ـ2؛ 2ـ1ـ5؛ 1ـ1ـ3).
چنانكه گفتيم، در ظاهر امر، خداشناسي افلوطين سلبي است، بهگونهاي كه به تعطيل ميگرايد، ولي دقت در نوشتههاي او چيزي را به دنبال دارد كه تا اندازهاي با آنچه گفته شد، تفاوت دارد. چنانكه در جاي خود ديديم، خداي افلوطين، غالب ويژگيهاي خداي اديان را دارد، بنابراين نميتوان او را شيئوار دانست، اگرچه به گفته ژيلسون نميتوان آن را انسانوار نيز دانست. (cf.Being and some philosophers, 5). به تعبير ديگر، او به همان اندازه كه تجسّم و تشبيه را نفي ميكند، تنزيه مطلق را نيز بهگونهاي از او سلب ميكند؛ به همين خاطر است كه او را داراي اختيار ميداند. (Plotinus, the road of realty, 76)
شايد به همين دليل است كه ديدگاه برخي از فلاسفة مسيحي از جمله ژان اسكات اريگن را در باب تنزيه و تشبيه و خلقت، همانند افلوطين دانستهاند. (cf.The philosophy of Plotinus, 106). از اين گذشته سلوك معنوي افلوطين كه نزديك شدن به اَحد، مشاهدة او و يگانه شدن با وي است، (ر.ك. 4،9،6؛ 6،1،4). به نوعي با تنزيه محض ناسازگار است، مگر آنكه گفته شود، توصيف اَحد ناشدني است، ولي دستيابي به او، شدني. ولي از آنجا كه دستيابي به مجهولِ مطلقِ توصيفناپذير، ناممكن است؛ بنابراين، ميتوان از مجموعه گفتههاي افلوطين كه يكي از آنها ديدگاه وي در مورد پرستش، دعا و محبّت است، چيزي را كه تا اندازهاي همانند ديدگاه سيد باشد، به دست آورد. علاوه بر اين، تشبّه به خدا با تنزيه صرف ناسازگار است.