معانی و مصادیق عرفه
معانی و مصادیق عرفه
اصلاً عرفه به معنای ولی کاملی است که مقصود از عرفه شناختن اوست
گفتاری از استاد حسینی شاهرودی ـ 28 تیرماه 1400
✔️ عرفه معانی متعدد و مصادیق بیشماری دارد. عرفه هم به معنای «معرفت در زمان»، هم «معرفت در مکان»، هم «ملازمت و مصاحبت با فاعل معرفت و فاعل طالب» و همچنین آخرین و دقیقترین معنای آن، «همراهی و ملازمت با فاعل مطلوب در معرفت» است. یعنی گاهی به معنی اسم زمان (نزدیک به اسم زمان)، گاهی به معنی اسم مکان و گاهی به معنای فاعل است و فاعل گاهی به معنای طالب است و گاهی فاعل مطلوب.
✔️ البته درجه بالاتر از این هم وجود دارد که فاعلی است که فاعلیت و طالبیت آن عین مطلوبیتش باشد.
✔️ فرد و مصداق مشخص عرفه به معنای کسب و تحقق معرفت در زمان، روز عرفه است که یک روز قبل از عید بزرگ اضحی و قربان است. اما این به این معنا نیست که این تنها مصداق است. مصداق منصوص و شناخته شده و تعریف شدهاش، روز عرفه است که دعای مشهور امام حسین علیه الصلات و السلام در این روز قرائت میشود؛ اما در هر روزی که استعداد، قابلیت و معدات و زمینههای معرفت حقیقی فراهم بشود، آن روز، روز عرفه است.
✔️ همچنانکه همه روزها میتواند روز عاشورا باشد، همه روزها میتواند روز عید باشد، همه روزها هم میتواند روز عرفه باشد. ولی آن مصداقی که تحقق یافته یا برای اکثریت تحقق پیدا کرده است و یا مأثور و منصوص از قِبَل معصوم علیه الصلات و السلام است، همین روز عرفهای است که آداب و اعمال و عبادات مخصوصی دارد.
✔️ عرفه به معنای مکان و تحقق معرفت در مکان، همان عرفات است. در بخشی از اعمال حج که به صحرای عرفات میروند، مکان و مصداق شناخته شده و منصوص آن، آنجاست ولی مکانهای دیگری هم میتواند باشد که استعداد و قابلیت و معدات تحقق و فعلیت معرفت در آنها وجود داشته باشد؛ مانند اماکن مقدسه، عتبات مانند مدینه و حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و جاهای دیگر که این قابلیت را میتوانند داشته باشند یا دارند ولی زمینههای برخورداری از آن برای کسانی که میخواهند عارف بشوند، ممکن است فراهم نباشد.
✔️ اما در عرفات و موقفهایی که اعمال حج در آن انجام میشود، قابلیت بیشتر برای عارف و کسی که میخواهد معرفت بهدست بیاورد فراهمتر است. علت فراهمتر بودن آن است که کسی که در آن صحرا حاضر میشود، قبل از آن عمره و اعمال عمره را انجام داده، احرام بسته، کوچ کرده و عبادات خاص و معینی را انجام داده تا به آنجا رسیده.
✔️ اگر کسی در طول زندگی یا در مقاطع مختلف زندگی اینگونه باشد که چنین اعمال و عبادات یا مشابه و جایگزین آن را بتواند در جاهای دیگر انجام بدهد، زمینه حضورش در عرفه حقیقتاً وجود خواهد داشت، ولو اینکه در صحرای عرفات حضور نداشته باشد. مثل اینکه در روایات وارد شده است که اگر کسی در دهه اول ذیحجه نمازی که در آن پس از حمد و سوره آیه «و واعدنا» (آیه 142 سوره اعراف) خوانده میشود، بخواند، این حاجی است؛ نهفقط خود حج میکند، بلکه در حج همه حاجیانی که در مکه در این ایام حج انجام میدهند، شریک است، بدون اینکه از کمال و تمامیت حج حجاج کاسته بشود.
✔️ چطور میشود با عملی انسان حاجی بشود ولو اینکه در اماکن و زمان حج حضور نداشته باشد؟ همچنین میتواند به کسب معرفت بپردازد و در عرفه حضور داشته باشد، بدون اینکه در روز عرفه در جاهای معین مثل عرفات حضور داشته باشد.
✔️ معنای دیگر عرفه، به معنای فاعل و طالب معرفت است؛ مثل طلبه که به معنای طالب، فعله که به معنای فاعل و عمله که به معنای عامل است. یعنی کسی عرفه هست که طالب و ایجاد کننده معرفت باشد و بهسوی معرفت برود. حال این بهسوی معرفت رفتن، ممکن است از طریق دقت، فکر، اندیشه و مانند آن باشد و ممکن است از طریق عمل صالح باشد. ممکن است از طریق اعمال ظاهر یا اعمال باطن یا اعمال جوارح یا اعمال جوانح باشد.
✔️ آخرین قسم از مصادیق عرفه، فاعل حقیقی معرفت است که او خود مطلوب این معرفت هست؛ یعنی کسی معرفت را ایجاد میکند که معروفش در این معرفت، خودش است. مصداق حقیقی چنین عرفهای خودِ خدای متعال است. مصادیق ظلی آن انبیا و اولیا و در رأس آن نبی خاتم و اولیای خاتم محمدی صلی الله علیه و آله و سلم است.
✔️ به خاطر اینکه اصلاً عرفه به معنای ولی کاملی است که مقصود از عرفه شناختن اوست، در روایات متعدد داریم که در شب و روز عرفه با اینکه جمعی به صحرای عرفات رفتهاند و در آنجا مشغول راز و نیاز هستند، خدای متعال اول توجه رحمت و نزول و هبوط رحمت تام و عامش را بر زائران حضرت اباعبدالله علیه الصلات و السلام معطوف میدارد و نازل میکند، آنگاه به کسانی که در صحرای عرفات مشغول عبادت هستند.
✔️ این به این خاطر است که کسانی که در آنجا [عرفات] هستند، در عرفه هستند ولی عرفه به معنای زمان و مکان است؛ اما عرفه به معنای فاعل و مخصوصاً عرفه به معنای فاعل مطلوب، نصیب کسانی میشود که همراه و ملازم و مصاحب با انبیا و اولیا بهویژه اولیای محمدی باشند.