عدم تناهی وجود انسان در حکمت صدرایی

عدم تناهی وجود انسان در حکمت صدرایی

 

عدم تناهی وجود انسان در حکمت صدرایی

اشاره‌ای به یکی از آموزه‌های اختصاصی حکمت متعالیه به مناسب روز بزرگداشت ملاصدرا

گفتاری از استاد حسینی شاهرودی

1401-3-1

ملاصدرا بر همه کسانی که بعد از او در حوزه عقل، عقلانیات، فلسفه و حکمت و دین‌شناسی و دین‌فهمی حقیقی قدم به جهان گذاشتند، حق بزرگی دارد.

کسی که با واسطه یا بی‌واسطه به ملاصدرا دسترسی نداشته باشد، طبعاً میزان درک و فهمش از حقایق، وجودها و مراتب وجود، مراتب عوالم و همچنین دین، وحی، حدیث و مانند آن قطعاً کم خواهد بود

تقریرها و تفسیرهایی که بدون حکمت صدرایی از دین و عالم و وجود ارایه شده، حقیقتاً ناقص‌تر از آن است که بخواهیم چیزی درباره نقص آن بیان کنیم

یکی از نکاتی که خاص و ویژه ملاصدرا است، عدم تناهی وجود انسان و مرتبه معلوم و حقیقت ثابت نداشتن و در یک مقام معین و معلوم یا در مرتبه‌ای از مراتب عالم و وجود توقف نداشتن و در نتیجه پیوسته به‌سوی خدای متعال تقرب داشتن است

ملاصدرا برای انسان مقام نمی‌شناسد، بلکه پیوسته در حال حرکت است، با این بیان که وی صفات و اسمای خدای متعال را نامتناهی می‌داند

هم تعداد صفات از حیث عده نامتناهی است و هم هر صفتی نامتناهی است و حد و اندازه‌ای ندارد

انسان که خلیفه و مثل اعلای خدای متعال است، آفرینش او هدفی دارد که تقرب به صفات و کمالات خدای متعال است؛ چون صفات نامتناهی است و هر صفت هم نامتناهی است، بنابراین سیر و سلوک و صعود و ارتقای انسان به‌سوی خدای متعال هرگز تمامی ندارد

قرب خدای متعال تناهی ندارد و پایان یافتنی نیست؛ بنابراین هرکه هرچه که به‌سوی خدای متعال برود، بازهم «الیه الرجعی» و در حال رفتن به‌سوی خدای متعال است

این قرب به این خاطر امکان‌پذیر است که هویت و حقیقت و نفس انسان مقام ثابت و متناهی ندارد، بلکه نامتناهی در نامتناهی در نامتناهی است و به عبارت عرفی فلسفی، ماهیت ندارد

 

صوت (دریافت)