مقدمه
مقدمه
شهابالدین سهروردی در سال ۵۴۹ قمری در دهکده سهرورد از توابع شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان متولد شد.[1] وی مقدمات حکمت، منطق و اصول فقه را نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و پس از آن در اصفهان، تحصیلات خود را نزد ظهیرالدین قاری به پایان رسانید.
سهروردی بهمنظور دریافت علوم حقیقی و همراه و استاد سلوکی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر پرداخت و بسیاری از مشایخ تصوف را ملاقات کرد. در همین سفرها بود که به اعتکاف و عبادت و تفکر عمیق رو آورد. استعداد، تلاش و تجارب حاصل از سیر آفاقی و انفسی، او را به مرتبه حکیم و عارفی بزرگ ارتقاء داد. وی تا بیست و نه سالگی، مکرر از محرومیت از علوم حقیقی مینالید. در یکی از همین سفرها مهمترین اثر حکمی و عرفانی خود را به پایان برد و به خواسته دیرین خود دست یافت.
گفته شده که سخنان بیپرده و بیاحتیاط وی در باب معتقدات باطنی و غلبه آشکار در مباحث علمی، عقلی و سلوکی او بر عالمان عصر خود و نیز غلبه جهل، عوامگرایی و دوری از تعقل، کید کایدان، خدعه فریبکاران، حسادت حاسدان و دشمنی آشکار برخی عالمان قشریگرا را در پی داشت و سرانجام به خروج از دین و اصول آن متهم شد و چون اصرار بر باورها برای جمعی قابل تحمل نبود، به اتهام به الحاد و دشمنی با شرایع آسمانی مزید بر علت شد و از نظر علمای حلب خون او مباح گردید و در پنجم رجب ۵۸۷ قمری به زندان افتاد و همانجا یا به دلیل گرسنگی از دنیا رفت یا به قتل رسید و بدین ترتیب سرانجامی همچون سقراط یافت.
واقعاً نبوغ براي كمتر كسي اين همه گران تمام شده است. وی در هنگام شهادت، ۳۸ سال بیش نداشت ولی در عین حال مؤسس حکمتی بود که پیش از حکمت صدرا لطایف و دقایق حکمت و عرفان را بهاختصار و بینظیر عیان ساخت و البته یکی از مهمترین منابع ابداعات حکمی و فلسفی صدرالمتألهین شد.
فلسفه اشراق
فلسفه اشراق از جهتی حکمت احیاء شده ایران باستان است و از جهتی فلسفه نوافلاطونی شرق. آمیزهای از آراء افلاطون، ارسطو، افلوطین، زرتشت، هرمس و صوفیان مسلمان است. از سویی فلسفی سخن میگوید و عقلگراست و از دیگر سو، عقل را تنها مرجع شناخت نمیداند و کشف و شهود و اشراق را بر تعقل ارسطویی محض برتر میداند. در عین عقلگرایی با ارسطو و ابن سینا همراه نیست و وجودشناسی و معرفتشناسی ابن سینا را ناتوان از نمود حقیقت میشناسد.
منابع حکمت سهروردی
1ـ حکمت الهی یونان بهویژه پیش از افلاطون مانند فیثاغورث و امپدکلوس (امپدکلی)
2ـ حکمت مشاء
3ـ حکمت ایران باستان بهویژه آراء و سخنان شخص زردشت. وی برخی از اصطلاحات حکمت اشراق را از اوستا و منابع پهلوی گرفته است. او در کتاب حکمت الاشراق، زردشت را حکیم فاضل نامیده و خود را زنده کننده حکمت ایران باستان دانسته است. وی در عین دلبستگی به حکمت ایران باستان، مانی و مزدک را مصلحان زردشتی نمیداند بلکه آن دو را نکوهش کرده و بدعتگذار دانسته است.
او حکمای ایرانیان باستان را کسانی میداند که با شیوه اشراقی به مقام عرفانی والایی رسیدهاند. وی کیومرث و تهمورث و حکیمانی چون زردشت و جاماسپ را برای اولین بار در فلسفه معرفی کرد.
آثار سهروردی
آثار سهروردی را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
1ـ کتابهای فلسفی وی که به زبان عربی است مانند تلویحات، المقاومات، مطارحات و معروفترین آنها حکمت الاشراق.
2ـ رسالههای عرفانی وی که برخی به زبان فارسی و برخی به عربی است. مانند عقل سرخ، آواز پر جبرئیل، صفیر سیمرغ و لغت موران به فارسی و هیاکل النور و کلمة التصوف به عربی است .
3ـ ترجمهها و شروحی که او بر کتب پیشینیان، قرآن و احادیث نوشته است. مانند ترجمه فارسی رسالة الطیر ابن سینا و شرح اشارات و تنبیهات ابن سینا و تفسیر چند سوره قرآن کریم.
4ـ دعاها و مناجاتنامههایی که به زبان عربی است و آنها را الواردات و التقدیسات نامیده است.
سهروردی آثار بسیاری دارد که برخی از آنها اینک وجود ندارد و یا در دسترس نیست و کسی از آن خبر ندارد. چنانکه برخی از آثار وی را تنها میتوان در فهرست شهرزوری یافت.
فهرست کامل آثار وی با استفاده از فهرست شهرزوری و مقایسه آن با فهرست (ریتر) در دائرةالمعارف اسلامیه بهشرح زیر آمدهاست:
۱ـ المشارع و المطارحات، در منطق، طبیعیات، الهیات.
۲ـ التلویحات.
۳ـ حکمة الاشراق، در دو بخش. بخش نخست، در سه مقاله در منطق، بخش دوم در الهیات در پنج مقاله. (این کتاب مهمترین تألیف سهروردی میباشد و مذهب و مسلک فلسفی او را بهخوبی روشن مینماید).
۴ـ اللمحات، کتاب مختصر و کوچکی در سه فن از حکمت: طبیعیات، الهیات و منطق.
۵ـ الالواح المعادیه، در حکمت و اصطلاحات فلسفه.
۶ـ الهیاکل النوریه، یا هیاکل النور. این کتاب مشتمل بر آراء و نظریههای فلسفی میباشد، بر مسلک و ذوق اشراقی. سهروردی نخست آن را به زبان عربی نگاشته و سپس خود آن را به فارسی ترجمه کرده است.
۷ـ المقاومات، رساله مختصری است که سهروردی خود آن را به منزله ذیل یا ملحقات التلویحات قرار داده است.
۸ـ الرمز المومی (رمز مومی) هیچیک از نویسندگانی که آثار و تألیفهای سهروردی را یاد کردهاند، از این کتاب نامی نبردهاند، جز شهرزوری که آن را در فهرست سهروردی آورده است.
۹ـ المبدء و المعاد. این کتاب به زبان فارسی است، و کسی جز شهرزوری از آن یاد نکردهاست.
۱۰ـ بستان القلوب، کتاب مختصری است در حکمت. سهروردی آن را برای گروهی از یاران و پیروان مکتب خود به زبان فارسی در اصفهان نگاشته است.
۱۱ـ طوراق الانوار، این کتاب را شهرزوری یاد کرده، ولی ریتر از آن نام نبرده است.
۱۲ـ التنقیحات فی الاصول، این کتاب در فهرست شهرزوری آمده ولی ریتر از قلم انداخته است.
۱۳ـ کلمة التصوف. شهرزوری این کتاب را با این نام در فهرست خود آورده، و ریتر آن را بهنام (مقامات الصوفیه) یاد کردهاست.
۱۴ـ البارقات الالهیة، شهرزوری این را در فهرست خود آورده و ریتر از آن نام نبرده است.
۱۵ـ النفحات المساویة، شهرزوری در فهرست خود یاد کرده و ریتر نامی آن را نیاورده است.
۱۶ـ لوامع الانوار
۱۷ـ الرقم القدسی
۱۸ـ اعتقاد الحکما
۱۹ـ کتاب الصبر. نام این چهار کتاب اخیر در فهرست شهرزوری آمده و در فهرست ریتر دیده نمیشود.
۲۰ـ رسالة العشق، شهرزوری این کتاب را بدین نام آورده است، ولی ریتر آن را بهنام «مونس العشاق» یاد کرده است. این کتاب به زبان فارسی است.
۲۱ـ رساله در حالت طفولیت. این رساله به زبان فارسی است. شهرزوری آن را یاد کرده و ریتر آن را نیاورده است.
۲۳ـ رساله روزی با جماعت صوفیان. این رساله نیز به زبان فارسی است. در فهرست شهرزوری آمده و در فهرست ریتر دیده نمیشود.
۲۴ـ رساله عقل، این نیز به زبان فارسی است، در فهرست شهرروزی آمده، و در فهرست ریتر دیده نمیشود.
۲۵ـ شرح رساله آواز پر جبرئیل به زبان فارسی.
۲۶ـ رساله پرتونامه، مختصری در حکمت به زبان فارسی است، سهروردی در آن به شرح بعضی اصطلاحات فلسفی پرداخته است.
۲۷ـ رساله لغت موران، داستانهائی است رمزی که سهروردی آن را به زبان فارسی نگاشته است.
۲۸ـ رساله غربة الغربیة، شهرزوری این را به همین نام یاد کردهاست، اما ریتر آن را بهنام (الغربةالغربیة) آوردهاست. داستانی است که سهروردی آن را به رمز به عربی نگاشته و در نگارش آن از رساله (حی بن یقطان) ابن سینا مایه گرفته و یا بر آن منوال نگاشته است.
۲۹ـ رساله صفیر سیمرغ، که به فارسی است.
۳۰ـ رسالة الطیر. شهرزوری نام این رساله را چنین نگاشته، ولی ریتر نام آن را (ترجمه رساله طیر) نوشته است. این رساله ترجمه فارسی رسالة الطیر ابن سینا میباشد که سهروردی خود نگاشته است.
۳۱ـ رساله تفسیر آیات «من کتاب الله و خبر عن رسول الله». این رساله را شهرزوری یاد کرده و ریتر از آن نام نبرده است.
۳۲ـ التسبیحات و دعوات الکواکب. شهرزوری این کتاب را بههمین نام در فهرست خود آورده، اما در فهرست ریتر کتابی بدین نام نیامده است. ریتر مجموعه رسالهها و نوشتههای سهروردی را که در این نوع بوده، یکجا تحت عنوان (الواردات و التقدیسات) در فهرست خود آورده است و احتمال داده میشود که کتاب التسبیحات ... نیز جزء مجموعه مزبور باشد.
۳۳ـ ادعیة متفرقه. در فهرست شهرزوری آمده است.
۳۴ـ الدعوة الشمسیة. شهرزوری از این کتاب یاد کرده است.
۳۵ـ السراج الوهاج. شهرزوری این کتاب را در فهرست خود آورده است، اما خودش درباره صحت نسبت این کتاب به سهروردی تردید نموده است، و میگوید درستتر آن است که این کتاب از او نباشد.
۳۶ـ الواردات الالهیة بتحیرات الکواکب و تسبیحاتها. این کتاب تنها در فهرست شهرزوری آمده است.
۳۷ـ مکاتبات الی الملوک و المشایخ، این را نیز شهرزوری نام برده است.
۳۸ـ کتاب فی السیمیاء. این کتابها را شهرزوری نام برده، اما نامهای ویژه آنها را تعیین نکرده و نوشته است این کتابها به سهروردی منسوب میباشد.
۳۹ـ الالواح، این کتاب را شهرزوری یکبار (شماره ۵) در فهرست خود یاد کرده که به زبان عربی است و اکنون بار دوم در اینجا آورده است که به زبان فارسی است. (سهروردی خود این کتاب را به هر دو زبان نگاشته، یا به یک زبان نگاشته و سپس به زبان دیگر ترجمه کرده است).
۴۰ـ تسبیحات العقول و النفوس و العناصر. تنها در فهرست شهرزوری آمده است.
۴۱ـ الهیاکل. این کتاب را شهرزوری در فهرست خود یکبار بنام (هیاکل النور) یاد کرده و میگوید به زبان عربی است و بار دیگر به عنوان الهیاکل آورده است و میگوید به زبان فارسی است. این را نیز سهروردی خود به هر دو زبان فارسی و عربی نگاشتهاست.
۴۲ـ شرح الاشارات. فارسی است. تنها در فهرست شهرزوری آمده است.
۴۳ـ کشف الغطاء لاخوان الصفا. این کتاب در فهرست ریتر آمده و در شهرزوری مذکور نمیباشد.
۴۴ـ الکلمات الذوقیه و النکات الشوقیه، یا «رسالة الابراج» این کتاب نیز تنها در فهرست ریتر آمده است.
۴۵ـ رساله (این رساله عنوان ندارد) تنها در فهرست ریتر آمده است. ریتر نوشته است: موضوعهایی که در این رساله از آنها بحث شده، عبارت است از جسم، حرکت، ربوبیة (الهی) معاد، وحی و الهام.
۴۶ـ مختصر کوچکی در حکمت: شهرزوری این را یاد نکرده، ولی در فهرست ریتر آمده است، و میگوید: سهروردی در این رساله از فنون سهگانه حکمت یعنی منطق، طبیعیات و الهیات بحث میکند.
۴۷ـ شهرزوری و ریتر منظومههای کوتاه و بلند عربی از سهروردی نقل کردهاند که در موضوعهای فلسفی و اخلاقی یا عرفانی میباشد.
۴۸ـ عقل سرخ
[1]ـ یکی از مهمترین منابع برای زندگینامه سهروردی، کتاب نزهۀ الارواح و روضۀ الافراح، اثر اولین شارح سهروردی، شمسالدین محمد بن محمود شهرزوری، فیلسوف، مورخ فلسفه و دانشمند کرد ایرانی در قرن هفتم است که گاهی به اشتباه شهروزی نوشته میشود.