انسان شناسی در قرآن

نسبت انسان با احد
علّت تعدّد تعبير درباره تعيّن اول كه گاهي از آن به احد تعبير مي‌شود و گاهي به واحد و گاهي به انسان، اين است كه هويّت مطلقه كه غيب الغيوب است و نام و نشاني ندارد، اولين نامي كه پيدا مي‌كند، وحدت حقيقي است كه تمام وحدات و كثرات متقابله را زير پوشش مي‌گيرد و در مقابل آن جز عدم نيست، بدين جهت با هويّت مطلقه تفاوت چنداني ندارد و در مرز تعيّن و لاتعيّن قرار دارد. اين وحدت حقيقي دو چهره دارد كه احديّت و واحديّت است. در احديّت كه چهرة بطون آن است هيچ نشاني از كثرت نيست و در واحديّت كه چهرة ظهور آن است كثرات نامتناهي بالفعل به وحدتي حقيقي محقّقند. (ر.ك. تحرير تمهيد القواعد، 423). از آن‌جا كه اولين فعل حق تعالي عقل يا انسان يا حقيقت محمّديّه است، و در عين حال او اولين تعيّن نيز هست، مي‌توان گفت كه انسان از آن جهت كه در مرتبة احديّت قرار دارد، وصف است و از آن جهت كه در مرتبة واحديّت قرار دارد، فعل است.

ادامه مطلب...