(2) معانی استنطاق خدای متعال از عقل
13/ 9/ 93 ـ 11 صفر 1436
جایگاه عقل در معارف دینی (2)
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ. (کافی، ج1، ص10)
هویت عقل عبارت است از تعقل کردن
معانی استنطاق خدای متعال از عقل
عقل تمامی کمالات فعلی و وصفی خدای متعال را داراست یا بالقوه یا بالفعل
نظریه دیگر: عقل تمامی کمالات فعلی و وصفی خدای متعال را داراست به نحو پنهان و پوشیده
آمدن به دنیا برای این است که هویت و حقیقت عقل ظهور پیدا کند
جبر و اجبار در هیچ یک از مراتب عالم هستی قابل تعقل نیست و تصور آن ملازم با محدودیت خدای متعال است
معنای سیر اضطراری بودن سیر در عوالم دیگر، اجباری بودن آن نیست
معنای دیگر استنطاق: فراهم کردن شرایط و زمینههای تجلی خدا در عقل انسان = تجلی عقل بالله
خدای متعال بسیط است و موجودات را با تمام وجودش میآفریند
اگر کسی خدا را بشناسد چون او بسیط است، یا او را میشناسد بتمامه یا نمیشناسد بتمامه
تفاوت وجود حقیقی و ظلی پیامبر
خدا تصورپذیر نیست فلذا سؤال پذیر هم نیست. چون سؤال فرع بر تصور است
اهمیت و عظمت قسم به عزت خدای متعال
تفاوت اخراج ابلیس و هبوط آدم
اشارهای به راههای وصول به خدای متعال
راه محبت (دو قسمت است: راه محب و راه محبوب)