آنان‌که خود عیدند و عید ندارند

گفتارهایی درباره عید (3) ـ 19/ 8/ 1384 ـ 9 شوال 1426

عید فطر و قربان، عید مسلمانان است، نه عید اولیای واصل و کامل؛ عید سالکان است نه واصلان، عید اهل بدایت است، نه اهل نهایت؛ به تعبیر دیگر عید امت پیامبر است، نه خود پیامبر، عید شیعیان امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام و محبان خاندان پیامبر است، نه عید خود آن خاندان

به تعبیر دقیق‌تر، یا وجود مبارک پیامبر و خاندان پیامبر صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین عید ندارند ـ که حرف درست همین است ـ و یا عید آن‌ها پیوستگی دارد. همیشه‌ی ایام و لیالی، همه زمان و پیش و بعد از زمان برای آن خاندان عید است

برای جمعی از افراد ممکن است اعیادشان سالی یک‌بار رخ بدهد

به‌نظر می‌رسد عید فطر عید عام‌تر و عید قربان خاص‌تر یا اخص است

جمعی دیگر هستند که حداقل هفته‌ای یک بار آن‌هم به هنگام ظهور عنایات و الطاف ویژه ولی کامل، یعنی در جمعه عید خواهند داشت

مضمون و محتوای بسیاری از روایات متواتر است به اینکه علم خاندان پیامبر، علم ویژه خدا و علم ما کان و ما یکون است؛ آن خاندان خزائن یا خُزّان، معدن، عیبت و محل اجتماع علم الهی و خود علم الهی و اسم اعظم و یا واجد اسم اعظم هستند

دسته‌ای دیگر از روایات هست به این مضمون که شب‌های جمعه بر علم خاندان پیامبر افزوده می‌شود

این دو دسته از روایات ناظر به یک موضوع واحد نیستند که جمع آن ممکن یا لازم و بایسته باشد

دسته دوم اشاره به این دارد که برخی از بندگان خدا و صاحبان تقوا می‌توانند عید مکرر و بیشتر داشته باشند و آن همراه شدن با ولی خدا و خلیفه الله فی الارض، حضرت حجت ابن الحسن صلوات الله علیه و علی آبائه در استدراک یا مشاهده جمال جمیل و کمال تام الهی است

پس دسته‌ای از اهل سلوک هستند که ممکن است تعداد اعیاد آن‌ها بیشتر از اعیاد فطر و قربان باشد یا ممکن است بیشتر از این دو و عید غدیر باشد

عید غدیر عید اخص خواص است

اگر کسی تعداد اعیادش بیشتر بود یعنی در برخی از اوقات به همراه ولی کامل مانند شب و روز جمعه، یا متصف به صفات الهی می‌شود یا از انانیت خویش تهی می‌شود یا دست‌کم به مقام القاء می‌رسد (مقام سحره فرعون)

اگر کسی توانایی رسیدن به مقام القاء، یا نفی که کامل‌تر است و یا مقام انتفاء که آخر خط است را داشته باشد، همراه با خلیفه خدا به عید می‌رسد

ممکن است تعداد اعیاد کسی به اندازه روزهای سال باشد و یا در هر روز دو یا سه و بیشتر عید داشته باشد

معنای این‌که عارفان در هر دمی دو عید کنند

اشاره: حسابهم علیکم (زیارت جامعه)

قیامت بیابان ندارد؛ بیابان مربوط به دنیاست

نه در دنیا کسی قائم است و نه در برزخ؛ در قیامت است که خلق قیام می‌کنند

حساب در قیامت امر اعتباری نیست، امر حقیقی است؛ یعنی ظهور آنچه که آدمی در این عالم در باطن خود پدید آورد

معنای سریع الحساب

اگر کسی وحدتش عین کثرت باشد، او خود معاد و عید است، نه صاحب عید

اشاره‌ای به معنای اسراء و معراج حضرت ختمی‌مرتبت صلی الله علیه و آله

هر مقام و مرتبه‌ای که برای خاندان پیامبر تصور می‌کنیم، اولاً آن را به حول و قوه و اراده و مشیت خدای متعال و نه به‌نحو مستقل می‌دانیم، بنابراین از غلو دوریم ولی در عین حال هرچه را که برای خاندان پیامبر اثبات می‌کنیم، بلافاصله از آن‌ها نفی می‌کنیم، زیرا آنچه ما فهمیدیم محدود بود و شایسته خاندان پیامبر نبود

به تعبیر دیگر، ضمن این‌که با استناد هر کمالی به خدا از افراط دور می‌شویم، با صلوات بر خاندان پیامبر از تفریط دور می‌شویم

همچنان‌که افراط یعنی نفی عبودیت از خاندان پیامبر نارواست، اثبات هر کمال متعارفی که ما می‌فهمیم برای خاندان پیامبر نارواست و این صراط مستقیم است؛ یکی از معانی «اهدنا الصراط المستقیم» همین است

هرگاه کسی به مرتبه‌ای رسید که وحدتش عین کثرتش بود، هیچ‌گونه تجافی از مرتبه‌ای از مراتب نداشت، یعنی در عین حال که در قرب او ادنی است، در عرش اعلی، جبروت، ملکوت و عوالم فرودین است و بالعکس، و در عین حال مقید به هیچ مرتبه‌ای نیست، که مقام عبودیت است، یا عید ندارد، یا عید پیوسته دارد و یا خود عید است

عید مربوط به موجودی است که به کثرت گراییده و به آن متصف شده است، حال او را تطهیر کرده و به اصل خود بازگردانده‌اند

برای خاندان پیامبر این عیدهایی که ما تصور می‌کنیم امکان‌پذیر نیست، زیرا آن‌ها به کثرت بدون وحدت آلوده نشده‌اند

آثار وضعی گناه از سنت‌های تغییرناپذیر الهی است

خاندان پیامبر حشر ندارند، چون خود حقیقت حشرند

اشاره‌ای به عبور حضرت فاطمه سلام الله علیها از محشر

معنای «ذخر، شرف، کرامت و مزید» بودن عید برای خاندان پیامبر

شاهد روایی: انی اباهی بکثرة الامم

اشاره‌ای به تولید نسل در عصرهای آینده

صوت (دریافت)

فیلم قسمت اول (دریافت)

فیلم قسمت دوم (دریافت)

فیلم قسمت سوم (دریافت)

فیلم قسمت چهارم (دریافت)